• .

°

• .

°

• .

اینجا یک Magician زندگی میکند وچیزهایی که با چشم دیده نمی شوند را مینویسد تا قابل دیدن شوند!

طبقه بندی موضوعی

لطفا گوسفند نباشید! :|

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ق.ظ
خروسا ادما رو گذاشتن رو ساعت پنج که فریاد بزنن. مرغا انسان های زنو تو انسان دونی نگه داشتن و بچه هاشو تا دنیا میان ورمیدارن میخورن. تخم مرغا، مرغ و خروس میزان. گرگ های گله دنبال سگان. سگا تو راه میوفتن زمین و گربه می زان. گرگا دلشون میسوزه. گوسفندا سر می رسن و گرگا رو میگیرن و تیکه میکنن میذارن دهنشون؛ یکم می جوند و میریزن بیرون. گوشتا به هم میچسبن و گوسفند میشن. گوسفندا، همه چیز رو میخورن و همه چیز، گوسفند میشن...
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۳
~ فو فا نو ~

نظرات (۶)

بوع
پاسخ:
وات؟!
ینی تعجب :| :)))
پاسخ:
سوکا :دی
چرا انقدر آشفته و خونبار؟!
پاسخ:
خودمم به نظرم رسید که فرق داره کلا با نوشته های معمولم. یهو اومد نوشتنش و خودمو ازاد گذاشتم. و خب به هرحال داشتم هی فکر می کردم اون موقع به مسائلی که یادمم نی دقیق چیا بودن ولی شاید تاثیر اوناس؟! به هرحال قبلنا سعی می کردم کسی بد به نظر نرسه تو شبه داستانام و اینا ولی خب دیگه گفتم بیا هر کوفتی به نظرمون اومد بنویسیم به خودم اگر که جالبه و حرف خاصی داره برات و اینا :دی. مهم نیس دیگه چه برداشتی شه. و البته برا خودم اونقد خون بار و اشفته به نظر نمیاد چون وقتی میخونمش یاد یه مسائلی میوفتم که اینجوریا نیس. هر چن فک کنم ذاتا یا اکتسابا شاید :/ :دی ادم اشفته ایم و تاثیر اونم هس لابد :دی خلاصه اینجوریا :دی
چه ترسناک !
پاسخ:
هوم...
۱۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۴۹ مریــــ ـــــم
دقیقا ذهن من همینقد اشفته و خشنو و در هم برهمه
:|
پاسخ:
بهت نمیخورد خشن باشه ذهنت :))
اه حالا حتما باید خورده شدن رو با جزئیات می گفتی؟:|
پاسخ:
هوم :دی