• .

°

• .

°

• .

اینجا یک Magician زندگی میکند وچیزهایی که با چشم دیده نمی شوند را مینویسد تا قابل دیدن شوند!

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

ورژن یک


یه فانتزی دارم که قلقلی نیست، ولی خب از بین سرخ و سفید و آبی، سرخیشو داره! من این فانتزی رو ندارم، حتی اگر مشقامو خوب بنویسم! مگر یه بابایی وقتی که مانتو یشمی یا نمیدونم چه رنگی تیرم با کفش و شلوار و شال و کیف سیاه تنمه ازم بپرسه: چرا لباسات همش تیره اس؟! تا منم یکی از پاچه های شلوارمو یه ذره بکشم بالا و بعدشم پامو بیارم جلو صورتش تا بتونه ستاره ی قرمز رو کفشمو که پیش از این با شلوارم پنهان شده بود رو ببینه و بفهمه هر چی می بینه اون چیزی نیس که فکر می کنه واقعیت و حقیقته؛ که در پس هر شبی یه ستاره نهفته اس که شاید رنگش با چیزی که فکر می کرده فرق کنه، ولی خب به هرحال که ستارس و احتمالا چیزای دیگه. بعدش من از این همه ابهت و باحالیم حال کنم و بزنم و راهم رو بکشم و برم و اونم در بهت این همه مفهوم بمونه و بیوفته زمین، و خب از  اینجا به بعدش رو دیگه فانتزی و ذهن و رفتار اون می سازتش پس ذهنم برفکیه و نمیدونم چی میشه!


ورژن دو


اگه یه روز دیدین یکی یه مانتو یشمی تیره یا نمیدونم چه رنگی با یه شلوار و کیف و شال و کفش سیاه تنشه برید بهش بگید چرا لباسات همش تیره اس؟! و اگه بعد زدن این حرفتون یکی از پاچه های شلوارشو یکم کشید بالا و بعدش همون پاشو اورد جلوی صورتتون، نترسید و فرار نکنید! چون اون منم که فقط میخوام ستاره قرمز رو کفشمو نشونتون بدم که با شلوارم قایم شده بود تا بفهمین هر چیزی می بینین واقعیت و حقیقت نیس؛ که در پس هر شبی یه ستاره نهفته اس که شاید رنگش با چیزی که فکر می کردین فرق کنه، ولی خب به هرحال که ستارس و احتمالا چیزای دیگه تا بعدش با ابهت و باحالیم حال کنم و یه بزنم و رامو بکشم برم تا شما در بهت و حیرت این مفهوما بمونین و بیوفتین رو زمین مث فیلما!



پ.ن: گفتم هر دوش بمونه یادگاری :/ البته فرقی در محتوا و بیشتر جملات ندارن، بله! ولی تصور میکنم دومی استاندارد تره ساختارش ب خاطر نبود فانتزی قلقلی و اینا برا همین :/ شاید بعدا مدلای دیگه هم نوشتم از این ستاره هه :دی جدا یکی از بامزه های زندگیمه و این فانتزی رو داشتم و دارم ک یه دفعه یکی بپرسه چرا اینجور تا نشونش بدم :دی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۰۴:۳۳
~ فو فا نو ~